5

چهار شنبه 11 تير 1393
ن : sara&sahar

5

داستان4

-اتفاق-

در باز بود و آنا داشت صورت جك پيدا شد.

-حتي حقش رو هم نداشتي آقاي دشفوط.جك دشفوط!

-چيرو؟آنا قبول كن...كه..كارش اشتباه بوده.......

-در اين صورت تو بايد يه زن باردار رو شكنجه ميكردي؟شرم آوره!

-ببين!اين موضوعيه بين من و هانا.....

-ببند دهنتو!من مشاور شهرم!طبق قانون شما 2راه داريد:

1-طلاق از هانا و پرداخت مخارجش

2-اقامت به تركيه وپرداخت 2برابر مهريه ي معين شده ي هانا

تفهيم شد آقا؟

-ب...له....

-خوبه.تا 25ماه.در ضمن جرمتون با .....با.......ولش كن!

وآنا از خانه خارج شد.

1/5ماه بعد----------------------------------------------

كودك هانا بدنيا اومده بود.........................ادامه دارد..................



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان الين ها-رازي ناگفته... و آدرس elinsstory.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.